علی سجاد فاطمی موحد



خواجه عبدالله انصاری


الهی! ای گشاینده زبان مناجات‌گویان و ای انس‌افزای خلوت‌های ذاکران و ای حاضر

نفسهای رازداران. در حاجت کسی نظر کن که او را یک حاجت بیش نیست

 مرا تا باشد این درد نهانیتو را جویم که درمانم تو دانی

الهی! اگر با تو نمی‌گویم افکار می‌شوم. چون با تو می گویم سبکبار می‌شوم.

الهی! چون یتیم بی پدر گریانم درمانده در دست خصمانم. خسته از گناهانم و زخویشتن نالانم خراب عمر و مفلس روزگار

الهی! در جلال، رحمانی، در کمال، سبحانی، نه محتاج زمانی، و نه آرزومند مکانی، نه کسی به تو ماند، و نه به کسی‌مانی، پیداست که در میان جانی، بلکه جان زنده به چیزی است که تو آنی.

یا ربّ دل پاک و جانِ آگاهم ده آه شب و گریة سحرگاهم ده

در راه خود اول زخودم بی‌خود کن بی‌خود چو شدم زخود به خود راهم ده

الهی! هر که تو را شناخت، هر چه غیر تو بود بینداخت.

الهی! از کشتة تو، بوی خون نیاید، و از سوختة تو، بوی دود؛ چرا که سوختة تو، به سوختن شاد است و کشتة تو، به کشتن خشنود.

الهی! اگر یک بار گویی بندة من، از عرش بگذرد خندة من.

الهی! بر هر که داغ محبّتِ خود نهادی، خِرمن وجودش را به باد نیستی در دادی.

الهی! از آن خوان که از بهر خاصان نهادی، نصیب من بینوا کو

اگر می‌فروشی، بهایش که داده و گر بی‌بها می‌دهی بخش ما کو؟

الهی! اگر طاعت بسی ندارم در هر جهان جز تو کسی ندارم.

الهی! اگر کار به گفتار است بر سر همه تاجم و اگر به کردار است به موری محتاجم

الهی! تو ساز که ازین معلولان شفا نیاید، تو گشای که از این ملولان کاری نگشاید.

الهی تو بساز که دیگران ندانند و تو نواز که دیگران نتوانند

الهی عبدالله در این بساط پیاده مانده است،رخ بر هرکه می‌آورد اسب بر او می‌دوانند

الهی اگر کاسنی تلخ است از بوستان است و اگر عبدالله مجرم است از دوستان است

الهی اگر ابلیس آدم را بدآموزی کرد گندم او را که روزی کرد؟

الهی چون حاضری چه جویم و چون ناظری چه گویم؟

ادامه مطلب

امر به معروف و نهی از منکر
قبل از اینکه این نوشته ام رو بخوانید، لطفا قبلش چند خط مسئله شرعی بخوانید :)

امر به معروف و نهی از منکر بر تمام افراد عاقل و بالغ با شرایط زیر واجب است:

1- کسی که می‌خواهد امر و نهی کند باید یقین داشته باشد که طرف مقابل مشغول انجام حرام یا ترک واجبی است.
2- احتمال دهد که امر و نهی او اثردارد، خواه اثر فوری داشته باشد یا غیر فوری، کامل یا ناقص، بنابراین اگر بداند هیچ اثر نمی‌کند واجب نیست.
3- در امر و نهی او مفسده و ضرری نباشد، پس اگر بداند یا خوف این باشد که امر یا نهی او، ضرر جانی یا عرضی و آبرویی یا مالی قابل توجّه نسبت به او یا بعضی از مومنین می‌رساند واجب نیست، ولی اگر معروف و منکر از اموری باشد که شارع مقدّس اسلام اهمّیّت زیادی به آن می‌دهد (مانند حفظ اسلام و قرآن و استقلال ممالک اسلامی، یا حفظ احکام ضروری اسلام)، باید اعتنا به ضرر نکند و با بذل جان و مال در حفظ آنها بکوشد.

خب.
برخی منکرات از جمله بی‌حجابی و امثالش در جامعه به چشم میخوره. مدت‌ها قبل مثل شما که احکام شرعی بالا رو مطالعه کرده بودید من هم مطالعه کردم، ولی بر اثر ضعف نفس یا مشکل ایمانی یا توفیق‌نداشتن یا ترس یا جهل یا هرچیزی که اسمش رو بگذارید  به جز در موارد اندک، موفق به این واجبِ مهم نشدم. شاید هم تحت‌تأثیر یک عده ترسویِ بی‌خیالِ غیرفعالِ غیرمسئول قرار گرفتم که همیشه میگن: بابا! تأثیر نداره! اگه تو بگی حجابتو درست کن دعوا میشه! یا.». بگذریم.

همه‌چیز از اون روزی شروع شد که برای نماز ظهر و عصر به مسجد ملا حیدر» (1) رفته بودم. البته تا وضو گرفتم وقت گذشت و به جماعت نرسیدم؛ بعد از نماز، فردی که نبود بدون هیچ‌گونه هماهنگی، از میان جمعیت بلند شد و چند حدیث در مورد امر به معروف و نهی از منکر از حفظ خوند و اشاره‌ای به اهمیت این کار کرد؛ اون همه رو توصیه کرد که نسبت به محیطمان بی‌خیال نباشیم و بایستی به وظیفه‌ی خودمون عمل کنیم. یکی از چیزهایی که تأکید میکرد این بود که امر به معروف و نهی از منکر تأثیرگذاره و در اغلب موارد باعث اصلاح یا حداقل پیشگیری از منکر میشه.
این روز، برام جرقّه‌ای بود که موضِعِ خودم رو در برابر امر به معروف و نهی از منکر بازنگری [و آپدیت!] کنم.
خب حکم شرعی اینه که: اگر احتمال تأثیر بدیم (ولو احتمالی که میدیم کم باشه) و ولو این تأثیر به صورت موقتی یا ناقص باشه امر به معروف و نهی از منکر واجبه. 

خیلی با خودم فکر کردم و اصلاً نتونستم به خودم بقبولانم که گفتنِ من، حتی تأثیرِ ناقصِ موقت هم نداره! اصلاً عقل [به صورت مطلق] قبول نمیکنه!
خب هر سه شرط (شناخت معروف و منکر»، نبودِ مفسده» و تأثیر» ) در من جمع شد. 

دیگه وقتشه علی آقا!!! دیگه وقتشه که واجب رو انجام بدی!

تصمیم گرفتم انجام بدم!
بعد از این تصمیم، از کناری خانمی رد میشدم که حجاب نامناسب داشت، در مورد حجابش تذکر میدادم و رد میشدم. بارهای اول یک ترس خاصی داشت! هرچه فکر میکنم دقیقاً ریشه‌ی ترس رو نمیفهمم چیه! آیا شدت وسوسه شیطان  برای ترک این کار موجب ترس شد؟ یا. ولی به هر صورت، از اونجایی که اخلاقاً بی‌مهابات هستم میگفتم. وقتی میگفتم و رد میشدم، چند ثانیه بعد پشت سرم رو نگاه میکردم میدیدم که إإإإإإإإ خانومه داره حجابش رو درست میکنه! إإإإإإ این خانومی که 100 نفر از کنارش رد شدند – و اونایی که حتی اهلِ رعایت واجبات هم هستن بهش چیزی نمیگفتن - چون فکر میکردن گفتنش تأثیر نداره، تأثیر داشت!  چقدر قبلاً اشتباه فکر میکردم!! و چقدر خیلی‌ها اشتباه فکر میکنن!!

اگه جر و بحث و دعوا و. شد چی؟!
توی همون مسجدملاحیدر، یه شیخی میگفت که فلان پیرشده بود و ناراحت بود میگفت ما پیر شدیم و ریشمان سفید شد ولی تا حالا به خاطر اسلام حتی یک سیلی هم نخوردیم! بزرگان ما خودشون رو فدای اوامر الهی کردند ولی ما اوامر الهی رو فدای خودمون میکنیم و خوشحال هم هستیم!
خب دوست عزیزی که این نوشته رو میخونی، بزرگوار، اگر فرضاً ضرر مالی یا جانی یا آبرویی کمی هم داشته باشه این  باعث برداشته‌شدن وجوبِ این کار نمیشه.
به شخصه برای من که موردی پیش نیومده که مقاومت کنه، ولو اگه کسی هم فحش بده یا واکنش بدی نشون بده که اذیت بشم ازش خیلی خیلی ممنون خواهم شد چون باعث شده در مسیر انجام امری از اوامر الهی اذیت بشم و ای چه بسا رفعت‌ها و مقام‌ها و علوّهایی که برای اهلِ حملِ اذیت [به‌خاطر خدا] اِعطا شد.

گفتن، تأثیر داره، تو بگو، تو هم بگو، اونم بگه، اونا هم بگن، منم بگم، ما بگیم، همه بگن، تأثیر زیادی داره. البته!!!!!!! اگه هیچکس هم نگه و فقط 1 نفر توی جامعه بگه، گفتنِ اونم تأثیر داره. 

بعدها بیشتر در مورد امر به معروف و نهی از منکر خواهم نوشت. 
راستی! میتونیم برای کسانی که احکام حجاب رو نمیدونن، کارت‌های آموزشی هم بدیم! اینجا رو مطالعه کنین: کارت حجاب

1. واقع در خیابان شیرازی کنار حرم امام رضا علیه السلام

آخرین جستجو ها